دیکشنری
داستان آبیدیک
زره پوش
english
1
general
::
tank, armored vehicle
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
زرقون
زرگر
زرگری
زرگون
زرنشان
زرنشان کردن
زرنگ
زرنگ بودن
زرنگ ودانا
زرنگار
زرنگی
زرنگی بسیار
زره
زره باف
زره بالاتنه
زره پوش
زره ساق
زره سینه
زرهی
زرورق
زرورق ساز
زرورق نازک
زرورق کلفت
زرورقی
زرکش
زرکوب
زری
زرین
زسانش هوایی
زشت
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید